فرهنگستان فوتبال – یوونتوس اندوخته قابل توجهی از بازی رفت به نوکمپ میبرد و امیدوار خواهد بود که سرنوشتی بهتر از پاریسن ژرمن در انتظارش باشد.
مکس الگری ترکیبی پیشبینی شده به میدان فرستاد. ماریو مانژوکیچ مطابق رسم هفته های اخیر در سمت چپ به کار گرفته شده بود و دنی آلوز با تیم سابقش برای اولین بار روبرو شد.
لوییز انریکه سرخیو بوسکتس را در اختیار نداشت بنابراین خاویر ماسکرانو به قلب خط میانی منتقل شد و ژرمی متیو بخشی از خط دفاع سه/چهار نفره ترکیبی بارسا بود.
یوونتوس از نظم ضعیف بارسا در نیمه اول حداکثر بهره را برد؛ هر چند بازی آنقدر که نتیجه به ذهن متبادر میسازد بازی یک طرفهای نبود.
سیستم بارسا
نکته کلیدی این بازی شکل عجیب تیمی بارسا بود. وقتی ترکیب تیمها اعلام شد، مشخص نبود که قرار است خط دفاعی سه نفره باشد یا چهار نفره؛ در پایان به نظر میرسید ترکیبی از این دو مدنظر بوده است. در هنگام مالکیت توپ، دفاع سه نفره بود، اما با از دست دادن توپ، شکل خط دفاعی به چهار نفره تغییر می یافت. لوییز انریکه طرح مشابهی را در هفتههای اخیر به کار گرفته بود و عموما توفیق چندانی نداشت. این طرح انتظارات زیادی را بر دوش سرخی روبرتو میگذاشت که مجبور بود وظایف دو پست را ایفا کند و همچنین در مقابل مانژوکیچ که ذاتا یک مهاجم نوک است، دفاع کند. این طرح چندان خوب کار نکرد.
سه مدافع مرکزی بارسلونا نتوانستند در انتقال به دفاع به خوبی عرض زمین را پوشش دهند و یوونتوس در دقایق ابتدایی با تغییر عرض بازی، سعی در استفاده از این قضیه داشت. علی رغم وضعیت بغرنجتر بارسا در پست دفاع چپ، این سمت مقابل بود که محل ایجاد خطرات بیشتری بود؛ جایی که یووه بال آمادهای چون خوان کوادرادو داشت و بازیکن مقابلش، یکی از ایستاترین بازیکنان بارسلونا، یعنی متیو بود. گل اول یوونتوس به شکلی به ثمر رسید که کوادرادو در فضای بسیار زیادی جلوی متیو صاحب توپ شد و به داخل محوطه زد و در حضور متیو که با حرکت رو به عقب سعی در کنترل او و خریدن زمان داشت، با پاسی مورب پائولو دیبالا را صاحب توپ کرد. او نیز با چرخشی زیبا توپ را به گوشه دروازه فرستاد.
گل اول تنها پس از پذشت هفت دقیقه به ثمر رسید و با این حال قابل انتظار بود، تا این حد دفاع بارسلون متزلزل و ناهماهنگ نشان داده بود. دلیل اصلی این مساله این بود که لوییز انریکه با جایگزین نکردن آلوز در تابستان، فصل را بدون مدافع راستی مطلوب آغاز کرده بود. این حقیقت که آلوز پس از بازگشت از مصدومیت و در پیراهن حریف، بازی خوبی ارائه داد، تنها نمکی بر این زخم بود.
۰-۲
گل دوم یوونتوس، قرینه گل اول بود. این بار یوونتوس توپ را به سرعت به سمت چپ انتقال داد و مانژوکیچ را در فرصت نبردی یک در مقابل یک علیه روبرتو قرار داد. او به تو زد و سپس با پاسی رو به عقب به دیبالا، در فضای فراوانی که بین ماسکرانو و خط دفاعی باز شده بود، او را در موقعیت شوت قرار داد. ضربه بی نقص او در گوشه دروازه آرام گرفت. وقتی تیمی دو گل مشابه دریافت میکند، سخت بتوان سیستم را مقصر ندانست.
در واقع یووه میتوانست به همین شکل در ادامه برای بار دیگر دروازه بارسا را باز کند. در ابتدای نیمه دوم کوادرادو پاس رو به عقبی برای هیگواین فراهم کرد که او شوتش را به نزدیکی تراشتگن زد. بارسلونا برای مقابله با این حرکت اماده نبود.
دیبالا در بازی فوقالعاده بود، نه فقط به سبب دو گلی که زد بلکه به خاطر حرکات هوشمندانهاش وقتی یووه در حال ضدحمله زدن بود. او به عنوان شماره ده به میدان رفته بود اما به ندرت در مناطق میانی صاحب توپ میشد، در عوض آن سعی میکرد به دو طرف ماسکرانو بزند و توپ را در کانالهای کناری دریافت کند و جریان حمله از کنارهها را زنده نگه دارد.
بازی مالکانه بارسلونا
یوونتوس بازی را با پرس شدید آغاز کرد اما هر چه از گل برتری آنها گذشت، به عقبتر رفتند به طوری که در انتهای بازی مانژوکیچ به عنوان مدافع چپ کمکی نقش ایفا میکرد.در نتیجه، اگرچه یوونتوس مالک توپ در دقایق اولیه بود، اما با گذشت زمان و به مدت زیادی، خط میانی بارسلونا اجازه داشت که توپ را در اختیار داشته باشد. اما آنها به ندرت توانستند برتری مالکیتشان را تبدیل به حملات و موقعیتهای خطرناک سازند.
مشکل از عقب شروع میشد. ماسکرانو ابهت و تواناییهای بوسکتس را ندارد و تلاش کمی برای تنظیم ضرباهنگ بازی از پست خود که عقبتر بود کرد، خواه با جایگیریهایش خواه با انتخاب پاسهایش. ایوان راکیتیچ چندان در جریان بازی نبود و نقشش زدن به فضای راست زمین بود تا لئو مسی اجازه یابد که به داخل بزند. میرالم پیانیچ مسئول کنترل اندرس اینیستا بود و معمولا به سرعت هنگام تصاحب توپ توسط وی، به او نزدیک میشد. نیمار توسط هموطنش آلوز به سختی مارک شده بود؛ آلوز این هوشمندی را داشت که پس از گرفتن کارت زرد در نیمه اول، در ادامه فاصلهاش را با نیمار بیشتر کند. احب توپ شدن وی خطر کمی به همراه دارد، بلکه بازیکنان بارسلونا نیز
پرس هیگواین بر روی جرارد پیکه و ساموئل اوتیتی به این معنا بود که تنها یار آزاد بارسا متیو بود. باید شب سخت و نومیدکنندهای برای این مدافع فرانسوی بوده باشد چرا که نه تنها یوونتوس به خود این زحمت را نداده بود که او را ببندد، چرا که فکر میکرد صاحب توپ شدن وی خطر کمی به همراه دارد، بلکه بازیکنان بارسلونا نیز تمایلی برای پاس دادن به وی نداشتند. بقیه زمان حضور متیو تا پایان نیمه اول دستاورد کمی به همراه داشت. او کار خاصی در هنگام تصاحب توپ نکرد و در هنگام دفاع مقابل کوادرادو نیز لحظات پرتنشی داشت.
مسی
تنها امید نجات بارسا در مسی خلاصه میشد. او با به داخل زدنهای خطرناکش از سمت راست، خطرناکترین دو موقعیت بازی را ساخت.
ابتدا او در عرض حرکت کرد و با پاس عمقیای بینظیر، اینیستا را که به ندرت در این بازی فرار میکرد، تک به تک کرد. آلوز که در این بازی تمام حواسش معطوف به نیمار بود، از اینکه بازیکنی دیگر به منطقه او سرک کشیده بود، متعجب شده بود. تا آن زمان، دیده نشده بود که هافبکهای بارسا در موقعیتی جلوتر از مهاجمانشان باشند. جیانلوییجی بوفون مهار خوبی داشت اما ضربه خوبی را هم از اینیستا شاهد نبودیم؛ اینیستایی که تمامکنندگی ضعیفش یکی از معدود ضعفهایش است. او تنها موفق به زدن دو گل در ۷۵ دیدار آخرش شده است. گرچه با وجود خط حمله سهمناک بارسا، چنین آماری به سختی سبب مشکل برای تیم میشود، اما این موقعیت از دست رفته تاوان بدی داشت. چرا که درتس لحظاتی پیش از گل دوم یووه بود.
مسی حرکتی مشابه در نیمه دوم داشت و این بار پاسی برای سوارز انداخت. او فشار بونوچی را به خوبی مهار کرد اما ضربهاش را خارج از چارچوب زد. بارسلونا محقانه شکست خورد اما در عین حال بهترین موقعیتهای بازی را ایجاد کرد؛ تنها به خاطر نبوغ مسی.
تغییر بارسا
لوییز انریکه در بین دو نیمه تغییر ارایش داد. آندره گومز به جای متیو به میدان آمد. با این تغییر گومز به خط هافبک رفت، ماسکرانو به قلب دفاع بازگشت و اومتیتی کمی به چپ شیفت پیدا کرد. این تغییر به شکل نظری میتوانست دو مشکل بزرگ را حل کند؛ نبود پاسهای باکیفیت از عمق خط میانی و نبود عنصر تهاجمی در پست دفاع چپ. هر دو این معایب کمی بهبود یافت، گرچه گومز خیلی از توپ به خوبی استفاده نکرد و اومتیتی هم نتوانست روند بازی را چندان تغییر دهد. روبرتو بیشتر در پستش باقی ماند و این تغییرات سبب نظم بهتر بارسا شد.
ضربه کشنده، گل سوم یووه با ضربه سر کیلینی از یک ارسال کرنر بود. مشکلات بارسا در دفاع هنگام ضربات ایستگاهی از لحظه اول و با ضربه سر آزادانه هیگواین بدون وجود هیچگونه فشاری، عیان بود. در اینجا کیلینی روی سر ماسکرانو ضربه سرش را به سمت دروازه روانه کرد. برخی شاید بگویند چنین بازیکن قدکوتاهی نباید مسئول یارگیری از کیلینی قدبلند باشد اما اگر بخواهیم صادق باشیم میانگین قدی بارسلونا چندان زیاد نیست و با وجود هیگواین، مانژوکیچ، بونوچی و کیلینی، بالاخره جایی این عدم تطابق قدی مشهود میشد.
بارسلونا نیم ساعت انتهایی بازی را در اختیار داشت و چند نیم موقعیت خوب هم داشت. اما الگری گزینههای دفاعی بهتری روی نیمکت از گزینههای هجومی انریکه در اختیار داشت و توانست بازی را به خوبی ببندد.
نتیجه گیری
یووه توانست با مخلوطی از تاکتیک (حمله کردن از جناحین برای استفاده از بی نظمی خط دفاع بارسا) و نبوغ فردی (دو گل دیبالا هر دو ضربههایی فوقالعاده از زوایایی مشکل بودند) دو گل جلو بیفتد. آنها همچنین نقشه روشنی برای پرس داشتند. آنها متیو را آزاد میگذاشتند. همچنین با جلو افتادن یک گل، بیشتر عقب کشیدند. گل سوم از روی ضربه ایستگاهی به ثمر رسید که راهی از پیش امتحان شده برای ضربه زدن به بارسا است. از کنارهها حمله کنید و تعداد ضربات ایستگاهی را بیشینه کنید. از این لحاظ کمی شبیه پیروزی ۴-۰ بایرن مقابل بارسا در سال ۲۰۱۳ بود. اگرچه برتری بایرن قاطعانهتر و همهجانبهتر بود.
بارسلونا چیز زیادی برای ارائه نداشت. نبود جایگزین موثری برای بوسکتس در کنار نبود یک مدافع راست خوب از ابتدای فصل به این معنی بود که در ساختارشان نظم چندانی وجود نداشت و تنها دو لحظه جادویی مسی سبب ایجاد موقعیت برای تیم شد.
مایکل کاکس
زونال مارکینگ